کوه و ....

ساخت وبلاگ

++یکی از تصمیمات خیلی خوبی که تو سال ۹۶ با خودم گرفتم اینه که هفته ای یه بار برم کوه. هفته ی اول فروردین ۹۶ دقیقا یکم به اتفاق سه تن از خانواده رفتیم کوه, بگذریم از اینکه واسه پایین اومدن از کوه به یه صخره برخورد کردیم که اگر مرد باهامون نبود و کمک نمیکردن عمرا میشد بتونیم از اونجا رد شیم. و وقتی برگشتیم به دلیل مسائلی پیرامون همین کلی دل خوری پیش اومد و اینا....

ولی تجربه ی خیلی خوبی بود.تا حالا هیچ وقت تا اون ارتفاع بالا نرفته بودم واقعا احساس لذت بخشی بود.وقتی برگشتیم خسته نبودیم وکلی هم انرژی داشتیم.... خیلی دلم میخواد دوباره بتونم برم کوه...این هفته فقط دو روزش مونده ...۵ شنبه و جمعه .... امیدوارم جور بشه و بتونم برم. البته نه تا اون ارتفاع ...ولی به هر حال کوه رو داشته باشم....

++وقتایی که خیلی غذا میخورم حالم از خودم بهم میخوره....گاهی ادم غدا میخوره زیاد هم میخوره ولی از این خوردن احساس خیلی خوبی بهش دست میده... ولی هیچ وقت احساس پر بودن و تا خر خره خودن حس خوبی نیست...نهار امروز که خورشت سبزی بود رو جوری خوردم که الان حس بدی دارم: .. دقیقا این طور موقع ها تصمیم میگیرم فرداش روزه برم...شما چطور؟ 

اینقدر دوست دارم برنامه ی روزانه پیاده روی داشته باشم...ولی این مامانم خیلی گیر میده و کافیه تو بهش بگی من میخوام یه لیوان اب بخورم..میگه: تو درس داری...اول درست بخون...درس داری نمیخوام هیچ جا بری....سر این درس به بنده و سایر اعضای خانواده خیلی سرکوفت میزنه :  کلا مامانم خدای گیرهای الکیه..از کشیدن اینترنت از ساعت ۱۱ شب تا ۷ صبح بگیر تا وقتایی که جییییییغ میزنه و میگه ضرفا رو بشورین :))) 

کسی صدای منو میشنوه ؟...
ما را در سایت کسی صدای منو میشنوه ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bhamine-ke-hast9 بازدید : 187 تاريخ : يکشنبه 13 فروردين 1396 ساعت: 4:18